باخانمان:تجربه ی من ^_^
۲۹ ارديبهشت ۹۵ / ۱۳:۰۴
1-در ادامهی چیز شدن های من،جدیدا تایپیستم شدم ((: و در حال تایپ کتاب باخانمانم ((: چقده من عاشق این کتابم ((: هوراااا ((: فرصت خوبیه که یه بار دیگه بخونمش ((: خیلی قشنگه ^_^
2-بهترین قسمتش اونجا بود که پرین خودش توی اون خونه هه زندگی می کرد و برای خودش لباس و کاسه بشقاب درست کرد.شده بود نمونه ای از مادر نمونه ((:
3-چرا همون اول زد مامانه رو کشت نویسنده هه |: زنده می موند بهتر بودا |:
4-اون پسره که اولش باهاش صحبت کرد چی شد؟ای کاش بیشتر ادامه میافت،کم بود |:
5-برید بخونید این کتابو هر طور شده (:
6-عرضی ندارم،خدافس ((: