اردیبهشت من چگونه گذشت؟

راستش هیچگونه |:
تنها اتفاق متفاوتی که افتاد،این بود که این ماه خیلی پر کار بودم و خیلی کتاب خوندم ((:
خیــــــــــــــــلی خوندم (:
خندوانه هم بیشتر دیدم ((:
کلن کارایی که قبلن می کردمو بیشتر کردم ((:
همین ^_^
پ.ن:اردیبهشت شما چگونه گذشت؟
fatemeh hajihoseini ۵ ۳

اردیبهشت دووم بیار،تو نباید بری ):

نهههههههه )):

اردیبهشت،دووم بیار ):

ما رو با این خرداد تنها نزار ):

من نمی خوام امتحان بدم )):

دووم بیار )):

fatemeh hajihoseini ۴ ۴

عروسک ها


من از دیار عروسک ها می آیم
از زیر سایه های درختان کاغذی
در باغ یک کتاب مصور
از فصل های خشک تجربه های عقیم دوستی وعشق
در کوچه های خاکی معصومیت
از سال های رشد حروف پریده رنگ الفبا
در پشت میزهای مدرسه ی مسلول
از لحظه ای که بچه ها توانستند
بر روی تخته حرف "سنگ" را بنویسند
و سارهای سراسیمه از درخت کهنسال پر زدند..

fatemeh hajihoseini ۴ ۴

یه دستی (:

دارم تمرین می‌کنم یه دستی تایپ کنم.

حال می‌ده ((:

شما هم تمرین کنین ((:

fatemeh hajihoseini ۶ ۳

چرا پوکر فیسم؟

وقتی این همه موضوع برای |: شدن هست،چرا |: نباشیم؟
گاهی اوقات نمی‌شه |: نبود،واقعا نمی‌شه |:
گاهی اوقات تنها حالتی که می‌شناسم |: ئه.
fatemeh hajihoseini ۵ ۳

تلگرام |:

از بس می رم تو تلگرام،جدیدا چشمامو میبندم تلگرام میاد جلوم |:

عادت کردم ببینمش |:

خابشم می بینم حتی |:

پ.ن:گاهی اوقات با غلط املایی می نویسم ((:

پ.ن2:این کار کاملا از قسد عست ((:

fatemeh hajihoseini ۸ ۳

قاتل اصلی سهراب |:

اون داستانی که من از نبرد رستم و سهراب خوندم،اولش این طوریه که سهراب می ره به رستم می گه:«تو رستمی؟» بعد رستم متواضع بودنش گل می کنه -_- و می گه:«رستم خیلی از من بهتره،من در حد اون نیستم.» و اینا.بعدشم که نبرد و خون و خون ریزی می شه |:

نتیجه می گیریم که مرگ بر تواضع |:

fatemeh hajihoseini ۳ ۲

تو عمرم اینقد پشت نانوشته نداشتم |:

تنها دلیلی که شونصد تا پستی که همین جوری از سر و کول وبلاگم میرن بالا رو منتشر نمی کنم،اینه که دنبال کننده هام قبلی ها رو نمی بینن |:

ینی الان فهرست مطالب منو ببینید،پنج تا پست دارم که گذاشتمشون رو انتشار در آینده |:

fatemeh hajihoseini ۵ ۳

یا کریم ها (:

دو تا یاکریم اومدن پشت پنجره نشستن.

می خوان گلدونمونو بخورن ((:

نمی فهمن توری داره جلوش ((:

پ.ن:پنجاهمین پستم مبارک ^_^

fatemeh hajihoseini ۵ ۴

دیوونه ها (:

همیشه دوست داشتم یه مدت برم با یه دیوونه زندگی کنم،ببینم نگاهش به زندگی چطوریه،چطور فکر می کنن و اینا (:

تجربه ی جالبیه به نظرم (:

(کدومتون دیوونه اید آدرس بدید بیام (: )

fatemeh hajihoseini ۵ ۲
دختری خل،چل،شلوغ،شیطون،نیش تا بناگوش باز با ذهنی شلوغ (:
(ممنون از پنجاه و سه تا بیانی که خل و چلیات منو دنبال میکنن (; )
پیوند های روزانه
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان