من شکایت دارم عاقا -_-

چرا سعدی گفته: «تا مرد سفر نرفته باشد/علم و هنرش نهفته باشد» یا:«سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز/مرده آن است که نامش به نکویی نبرند»؟

چرا زنا کلن محون توی شعرا؟ -_-

اه -_-

fatemeh hajihoseini ۶ ۳

قاصدکا (:

alonegirl

1-خب خب،قاصدکا هم کم کم دارن می رسن (:

بهتره یه کم در موردشون صحبت نماییم (:

2-دیدین تو کارتونا قاصدکا رو که فوت می کنن می رن تو آسمون و پرواز می کنن؟

خب راستش حداقل قاصدکایی که من فوت کردم اون شکلی نشده |:

حتی در باد |:

حتی در طوفان |:

3-قاصدک به نظرتون شبیه چیه؟

به نظر من مث گوله برفیه (:

4-من صد سالمم بشه،بازم به این اعتقاد دارم که اگه یه آرزو بکنی و بعد،یه قاصدکو فوت کنی،آرزوت بر آورده می شه (:

و این کارم می کنم (:

5-فوووووووووووت ((:

پ.ن:این عکس بالا رو حدود بیست جا استفاده کردم ((:

fatemeh hajihoseini ۴ ۳

بارون بارون....

داره بارون میاد (:

خیلی حس خوبیه (:

الان نشستم اینجا،پنجره ی اتاق بازه و منظره ی بسی زیبایی رو دارم می بینم (:

پشت خونمون یه پارک هس (:

الان بارون هم میاد و....

یه وعضی (:

جاتون خالی (:

دلتون هم بسوزه ((:

fatemeh hajihoseini ۴ ۵

این داستان نازنین

1-داستان رو باز کردم.کلمه به کلمه،جمله به جمله،صفحه به صفحه خوندم.حس خوبی داشت (:

2-داستان رو بستم.گفتم:«اخیششششش،بلاخره تموم شد!»حس خوبی داشت (:

3-داستان رو برداشتم.روش دست کشیدم.صفحه هاشو بو کردم.حس خوبی داشت (:

4-این سه جمله ی بالا،سه موقعیت بود از داستان و من (: می پرسین داستان چیه؟ داستان دوست خوب منه،داستان یه مجله ست پر از داستان (:

5-من و داستان خاطره های تصویری هم داریم (:


fatemeh hajihoseini ۱ ۲

مستر ضدحال (معرفی نامه)

مستر ضدحال رو می خوام بهتون معرفی کنم.
مستر ضد حال تو ذهن من زندگی می کنه و خیلی هم(همون طور که از اسمش مشخصه)ضد حاله.
هر وقت فکرای عجیب و غریب فانتزی زیاد می کنم،مستر ضد حال یه پیام می ده:
-:«خطایی رخ داده است.....لطفا کمی بیشتر به دنیای اطرافتان نگاه کنید!»
مستر ضد حال هیچ وقت نمیزاره من با خیال راحت خیال بافی کنم.همیشه به من ضد حال می زنه.بعضی موقع ها دلم می خواد خفش کنم |:
بعد یادم میاد تو ذهنمه و نمیشه خفش کرد |:
پ.ن:شما هم چیزی مثل مستر ضدحال دارید؟
fatemeh hajihoseini ۲ ۳

چهل

(:

چهل تا مطلب نوشتم (:

همین دیگه (:

(توضیح ضروری:راستی من چند وقته نمیام،نمردم تلگرام نمی زاره (: ولم نمی کنه |: )

fatemeh hajihoseini ۲ ۲

کاش زندگی مثل کامپیوتر بود

کاش زندگی مثل کامپیوتر بود.
آن وقت خیلی از کارها آسان تر می شد.
هر وقت اشتباه می کردی، Ctrl+z می زدی و دوباره از اول شروع می کردی.
هر وقت می خواستی دوستان یا خانواده را دور هم جمع کنی،Ctrl+a می زدی و مهمانی شروع می شد.
هر وقت می خواستی یادی از گذشته بکنی،به History سری می زدی.
هر وقت می خواستی چیزی را از زندگی ات حذف کنی،Alt+F4 می زدی و خیلی راحت،از بین می رفت.
هر وقت می خواستی چیزی همیشه در ذهنت باشد، آن را Bookmark می کردی و هر وقت می خواستی به سراغش می رفتی.
هر وقت می خواستی به زبان دیگری صحبت کنی،Alt+Shift می زدی و زبانت عوض می شد.
هر وقت می خواستی حرفت را پس بگیری و به جایش چیز دیگری بگویی،Backspace را فشار می دادی و به راحتی چیز دیگری می گفتی و هیچ کس هم متوجه نمی شد.
کاش زندگی مثل کامپیوتر بود....
fatemeh hajihoseini ۱ ۱

سلام،وبلاگ خوبی داری،به وبلاگ منم سر بزن!

حتما برای شما هم اتفاق افتاده که میاد و ورود می کنید به وبلاگتون، و بعد می بینید یه نظر جدید براتون اومده.خب مطمئنا ذوق مرگ می شین چون الان بیشتر مردم توی تلگرامن و کمتر کسی توی فاز وبلاگ و ایناست.خیلی ذوق مرگ می رید توی قسمت نظر ها و این متن رو می بینید:«سلام،وبلاگ خوبی داری،به وبلاگ منم سر بزن!»

و بعد در حالت اینطوری |: با خودتون فکر می کنید که واقعا که چی؟

و قشنگ معلومه که این دوستان |: اصلا پست شما رو نخوندن |:

|:

fatemeh hajihoseini ۳ ۳

کلاغ،قناری

به تازگی چیزی را فهمیده ام

گاهی کلاغ هم دلش می خواهد قناری باشد

بله،کلاغ ازاد است و قناری در قفس اما؛

گاهی کلاغ هم دلش می خواهد قناری باشد

******

به تازگی چیزی را دریافته ام

گاهی قناری هم دلش می خواهد کلاغ باشد

بله،قناری زیباست و کلاغ زشت اما؛

گاهی قناری هم دلش می خواهد کلاغ باشد

********

پ.ن:به تازگی چیزی را فهمیده ام،گاهی من هم دلم می خواهد شاعر باشم (:

fatemeh hajihoseini ۳ ۲

خواهری من

من یک خواهری دارم.
خواهری من بعضی موقع ها خیلی خسیس می شود
بعضی موقع ها خیلی ... می شودangry smiley
بعضی موقع ها خیلی مهربون می شود
بعضی موقع ها خیلی رویایی می شود 
بعضی موقع ها خیلی تنبل می شود
بعضی موقع ها خیلی شکمو می شودeating 1 smiley
بعضی موقع ها خیلی عقل کل می شودexplanation smiley
بعضی موقع ها به همه گیر می دهد و خیلی رییس می شود
بعضی موقع ها خیلی کار کن می شودcleaning smiley
بعضی موقع ها خیلی خوابالو می شودbig bed smiley
و همین چیز هاست که او را برای من به یک خواهری تمام و کمال تبدیل کرده است.
بین خودمان باشد،ولی من با تمام این چیزها،خیلی خیلی او را دوست دارم،هر چند که هیچ وقت نمی توانم بفهمم الان در سرش چه می گذرد!
پ.ن:این هم آدرس وبلاگ خواهری جان (:
http://cookiejar.blog.ir/
fatemeh hajihoseini ۱ ۳
دختری خل،چل،شلوغ،شیطون،نیش تا بناگوش باز با ذهنی شلوغ (:
(ممنون از پنجاه و سه تا بیانی که خل و چلیات منو دنبال میکنن (; )
پیوند های روزانه
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان