خدایا!قرارمون یادت نره!

ببین خدا!
امشب من هر چی گفتم تو بگو چشم!
تو هم هر چی گفتی من میگم چشم!
امشب من حرف میزنم،تو گوش بده!
تو هم حرف بزن،من گوش میدم!
خدا بیا امشب خیلی خیلی خیلی بیشتر دوست باشیم ((:
پ.ن:شب قدره،التماس دعا ((:
پ.ن2:یکی از دعاهاتون برای من لطفا این باشه که خوابم نبره امشب ((: ممنان ^__^
fatemeh hajihoseini ۳ ۳

رویا

رویاهایم عمیق است،

و من شنا بلد نیستم...

#ف_حا (:


fatemeh hajihoseini ۴ ۳

ناطاهاعیانه ((:

یکی بود یکی نبود.پسرکی در روزگاران حال زندگی می کرد به نام طاها بزکی ((:

این پسر خیلی خوش و خرم داشت زندگی اش را میکرد تا اینکه چند نفر ادم جمع شدن و یه جایی ساختن به نام بیان که توی بیان یک قسمتی بود به نام بلاگ.در این بلاگ میشد وبلاگ بسازی و چرت و پرتهایت را در آن بنویسی ((:

طاها هم که خیلی وقت بود چرت و پرتهای بسیار بسیار زیادی در مغزش جمع شده بود،به سرعت رفت در بیان و وبلاگی برای خود ساخت.

مدتی گذشت،طاها داشت خوش و خرم در وبلاگش مینوشت و بقیه هم می آمدند نظری میگذاشتند و چند نفر او را دنبال کرده بودند که ناگهاننننننننننننننننننننننننن!

طاها به ذهنش رسید:"حال که نام من همی بزکی ست،چرا از این نام همی استفاده ننمایم؟"و این طور شد که طاها لقب بزنویس را برای خود و لقب بزنوشته را برای چرت و پرت هایش استفاده نمود.در قدم بعد طاها برای جذب مخاطب تصمیم گرفت که در کل وبلاگ های بیان نظر بگذارد!

اینطور شد که شما در هر وبلاگی میرفتی یا طاها دنبال کننده ی آن وب بود و یا نظری در ان گذاشته بود!

اینگونه تعداد بسی زیادی عادم،به وبلاگ او هجوم بردند و نظرات جور و واجوری گذاشتند!

و سپس بعد از اینکه او کمی معروف شد،چند نفر از دشمنانش توطئه ای کردند تا سر او را زیر آب برند!اما طاها به این کارها وقعی ننهاد و حتی از این کارها خوشش امده و گفت:"حال که دشمنانمان همی می خواهند سر ما را همی زیر اب برند،ما نیز همی مسابقه ای در همین خصوص ترتیب می دهیم تا دشمنانمان را همی بشناسیم!"و اینگونه بود مسابقه ای به راه افتاد به نام بزنوشت های ناطاهاعیانه،که در واقع اصلا مسابقه نمیباشد و روشی برای طاهاست که دشمنان خود را با وسوسه ی جایزه بشناسد!

و اینگونه دشمنان طاها یکی پس از دیگری به دام او افتادند و حال او میخواهد در روز یکشنبه(یا شاید هم دوشنبه) تلافی این کارها را در بیاورد و البته اصغر(که خودش میباشد) را که او هم در مسابقه شرکت کرده به عناون برنده اعلام نماید و اینگونه خودش بزنویس اعظم شود و تمام!

و همه ی شرکت کنندگان در این مسابقه سر کار می باشند!

این بود انشای من ((:

fatemeh hajihoseini ۵ ۵

پستام |:

همه پستام شده گرممه و گشنمه و خابم میادindecision

ولی احتمالا فردا بشینم ناطاهاعیانه بنویسمcool

امروزم میخواستم برم کلاس داستان نویسی،خاب موندمindecision

هعـــــــیcrying

خب همین دیگهlaugh

پس تا فردا و ناطاهاعیانه،خدافسwink

fatemeh hajihoseini ۴ ۷
دختری خل،چل،شلوغ،شیطون،نیش تا بناگوش باز با ذهنی شلوغ (:
(ممنون از پنجاه و سه تا بیانی که خل و چلیات منو دنبال میکنن (; )
پیوند های روزانه
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان